سوریه آماج حملات و اقدامات متعدد رسانهای و جنگ روانی قرار گرفته تا روحیه امید و مقاومت در این جامعه از بین برود. ایجاد یأس و ناامیدی مهم ترین پروژه جنگهای روانی و رسانه در سوریه است. نه سال بعد از آغاز بحران و جنگ داخلی در سوریه هنوز بخش هایی از کشور در اشغال مسلحین از گروه های مختلف است و سایه و شبح جنگ در گوشه و کنار کشور به چشم میخورد. به لحاظ رسمی بیش از ۳۰ درصد خاک سرزمینی سوریه خارج از کنترل دولت سوریه است و به لحاظ جمعیتی این مقدار به ۵۰ درصد هم میرسد. نزدیک به نیمی از جمعیت کشور در خارج از قلمرو حکومت زندگی می کنند و از میان افرادی که تحت حاکمیت دولت قرار دارند، بدنه قابل توجهی مخالف دولت هستند.
با این حال حاکمیت سوریه به مدد ارتش و کمکهای میدانی و مستشاری همپیمانان توانست از مخمصه جنگ داخلی جان سالم به در ببرد و فرو نپاشد. ارتش اکنون با ترمیم زخمها و با کاهش مناطق درگیری به مراتب قدرتمندتر از دوران جنگ است و از مهمترین ارکان حفظ نظم اجتماعی در جامعه سوریه است.
حزب بعث علی رغم همه مشکلات و چالشها و رویههای نادرست حکمرانی توانسته است انسجام درونی خود را حفظ کند و همچنان بخش قابل توجهی از جامعه تحت سیطره بیچون چرای حزب قرار دارد. علاوه بر نظام تک حزبی بر سوریه که آزادیهای مدنی را محدود میکند، نظام اداری و بروکراسی به دلیل پروندههای تخلف و ناکارآمدی، بخشی از واقعیت های سوریه پس از جنگ است.
قدرت بشار اسد بیش از پیش تثبیت شده و علی رغم وجود هسته مخفی مخالفت همچنان از محبوبیت بالای ۵۰ درصدی در میان جمعیت تحت حاکمیت دولت سوریه برخوردار است. روحیه مقاومت و استقلال در میان رهبران سیاسی برجسته چون اسد و گروه های از مردم نیز به وضوح قابل مشاهده است. پیروزی نسبی در جنگ باعث تقویت این روحیه شده است. بشار علی رغم برخی واگرایی های ملموس اما نامرئی بخشهایی از حاکمیت از جمله برخی علویهای رقیب و دیگران اما همچنان مسلط بر حکومت است و از مدیریت خوبی برای کنترل تنشها و کشمکش های درون و پیرامون کاخ برخوردار است.
با این حال ویرانیهای ناشی از جنگ طولانی داخلی، از میان رفتن زیر ساخت های فنی و اقتصادی، مسأله انبوه مهاجرت و آسیبهای برآمده از آن و در نهایت با حملات متناوب رژیمصیهونیستی و تحریم اقتصادی آمریکا، جامعه سوریه تحت شدیدترین نوع فشارهای نظامی و اقتصادی قرار داده است.
در چنین شرایطی، وجود هستههای مخفی گروههای مخالف در میان مردم، مناطق آلوده و تحت مصالحه که همراهی چندانی با دولت ندارند، بسیج و سازماندهی با منابع کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه و آمریکا و عدم اطمینان از حمایت مطلق روسیه موجب شده است سوریه با خطر شورش ناگهانی سراسری یا کودتا و تغییر قدرت ناگهانی مواجه باشد.
اگر فشارهای اقتصادی به نحو غیر قابل مهار و افسار گسیختهای افزایش یابد و زمینه های اجتماعی و سیاسی تغییر در جامعه را به نقطه نهایی برساند هیچ بعید نیست که تحول ناگهانی قدرت سوریه رخ دهد. در هر حال خطر تغییر از نوع کودتا و جایگزینی در حال حاضر بسیار بیشتر از شورش و اعتراض و انقلاب است.