اگرچه جناح هوادار نتانیاهو در انتخابات اخیر با 64 کرسی پیروز شده اما، به نظر میرسد متهم ردیف اول پیروزی و بازگشت بی بی کسی نیست جز «یائیر لاپید»، نخست وزیر کنونی و رهبر جناح مخالفان.
با گذشت 7 روز از برگزاری انتخابات پارلمانی در رژیم اسرائیل و تحقق پیروزی «بنیامین نتانیاهو» و بلوک موسوم به «راست – مذهبی» با 64 کرسی در برابر مجموعه احزاب مخالف بی بی، به نظر میرسد وقت آن رسیده است که علت این پیروزی عجیب و غریب درحالیکه همهچیز نشان از تداوم بحران و بنبست داشت را از نظر بگذرانیم.
میزان مشارکت در انتخابات نوامبر 2022 به 70.6% بالغ شده که 3 درصد بیشتر از انتخابات سال 2021 است. در مجموع 4.763.703 نفر در این انتخابات شرکت کرده اند. جناح هوادار نتانیاهو (متشکل از احزاب لیکود، صهیونیسم مذهبی، شاص و یهودیت متحد توراه) موفق به کسب 64 کرسی از 120 کرسی کنست شده اند و جناح مخالف نتانیاهو (ائتلاف تغییر + دو فهرست عربی) رویهم رفته 56 کرسی را از آن خود کردهاند. در نگاه نخست اختلاف 8 کرسی میان دو جناح بسیار چشمگیر و قابل توجه به نظر میرسد و نشان از اختلافی فاحش میان دو طرف دارد، اما وقتی مجموع آرای دو طیف را با هم جمع میزنیم در مییابیم که جناح مخالف نتانیاهو در مجموع بیش از 2 میلیون و 330 هزار رأی را از آن خود کرده که از رأی بلوک هوادار نتانیاهو تنها 30 هزار رأی کمتر است! در حالیکه در این دور از انتخابات برای هر یک کرسی 38.966 رأی مورد نیاز بوده چگونه اختلاف کمتر از 30 هزار رأی میان دو بلوک به یک چنین اختلاف فاحشی در شمار کرسیها انجامیده است؟
نتانیاهو – لاپید و مفهوم رهبری سیاسی!
پاسخ به سوال فوق را باید در گرو مفهوم «رهبری سیاسی» دانست. در رقابتهای سیاسی معمولاً از دو مفهوم تخصصی «لحظات در برابر لحظات طلایی[1]» سخن به میان میآید؛ منظور از لحظات در واقع همان لحظات عادی هستند که روند طبیعی رویدادها و تحولات در جریان است. اما «لحظات طلایی» یا مومنتومها به مواقع استثنائی گفته میشود که در آن یک رهبر، حزب، یا گروه تصمیمی سرنوشتساز میگیرد یا اقدامی انجام میدهد که سرنوشت «لحظات عادی» بعدی را تحت الشعاع قرار میدهد و بهکلی تغییر میدهد. در انتخابات اخیر اسرائیل شاهد دو سطح شدیداً متفاوت از رهبری سیاسی میان دو جناح هوادار و مخالف نتانیاهو بودیم. بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب لیکود که در مقام رهبر اپوزیسیون و در واقع چالشگر کابینه حاکم وارد مبارزات شده بود، نهتنها نیازمند آن بود که از موفقیت جناح رقیب جلوگیری کند، بلکه باید تساوی دو جناح در عدد 60 را هم میشکست و بیش از 61 کرسی را برای ائتلاف خود به دست میآورد. در واقع چنانچه پیشبینی نظرسنجیها به واقعیت مبدل میشد و هیچ یک از دو جناح امکان تشکیل کابینه را پیدا نمیکرد. کابینه کنونی به رهبری «یائیر لاپید» تا زمان تعیین تکلیف برای ائتلاف آینده عهدهدار اداره امور باقی میماند.
سطح رهبری سیاسی یائیر لاپید در این انتخابات نسبت به نتانیاهو اختلافی چشمگیر پیدا کرد و در حالیکه همهچیز برای بقای لاپید در قدرت آماده شده بود و به نظر میرسد وی به بهای تداوم بنبست در ساختار اسرائیل نخست وزیر باقی خواهد ماند، بروز سوء مدیریت جدی در میان احزاب کابینه تغییر باعث شد لاپید در بازیای که بازنده نبود بازنده شود و نتانیاهو بازی باخته را با پیروزی به پایان برساند.
رهبری بهینه احزاب عضو بلوک!
قبل از انتخابات سمت و سوی هر حزب کاملاً مشخص بود و میدانستیم هر حزب و ائتلاف در کدام طرف این دوگانه خواهد ایستاد. بجز حزب لیکود، تنها چهار ائتلاف و حزب صهیونیسم مذهبی به رهبری «بتصلائل اصموطریچ» و «ایتامار بنگویر»، شاص به رهبری «آریه درعی»، یهودیت متحد توراه به رهبری «موشه گفنی» و خانه یهودی به رهبری «آیلت شکد» از نخست وزیری نتانیاهو حمایت میکردند. با توجه به اینکه حزب خانه یهودی در نظرسنجیها فاصل زیادی تا حدنصاب انتخاباتی داشت، این تعداد عملاً به سه حزب کاسته میشد.
ائتلاف صهیونیسم مذهبی که جناح راست افراطی اسرائیل را تشکیل میدهد از سه حزب صهیونیسم مذهبی به رهبری اصموطریچ، قدرت یهودی به رهبری بنگویر و حزب نوام به رهبری ربی «دِرور آریه» تشکیل شده است. این ائتلاف حدود دو ماه قبل از انتخابات دچار اختلافات داخلی شد. بنگویر که محبوبیت بیشتری از اصموطریچ پیدا کرده بود اعلام کرد در این انتخابات به صورت مستقل شرکت خواهد کرد. اگرچه بنگویر و اصموطریچ درگیر یک درگیری لفظی شدند که میرفت به شکاف غیرقابل ترمیمی منتهی شود، اما با مداخله مستقیم نتانیاهو که نگران بود رقابت مجزا باعث شود دستکم یکی از دو حزب مذکور زیر حدنصاب 3.25 درصدی قرار گیرد، مشکل را حل کرد. نتانیاهو حتی به این میزان نیز راضی نشد و بنگویر و اصموطریچ را وادار ساخت جایگاه مناسبتری را نیز برای حزب نوام در فهرست مشترک خود درنظر بگیرند تا این حزب نیز به صورت مشترک با احزاب یاد شده در انتخابات حاضر شود. در واقع نتانیاهو با این ترفند نهتنها احتمال هدر رفتن آرای جناح راست افراطی را به صفر رساند بلکه حتی از چند هزار رأی بالقوهای هم که حزب کوچک و افراطی نوام میتوانست به همراه داشته باشد غافل نشد.
در مقابل اما لاپید وقتی به صرافت ترمیم یکپارچگی احزاب بلوک افتاد که فرصت اندکی تا زمان ثبت نام نهایی احزاب در وزارت کشور باقی مانده بود. درحالیکه نظرسنجیها وضعیتی لبمرزی را برای دو جناح چپ و عربی نشان میداد، لاپید به عنوان نخست وزیر مستقر تلاش کرد میان احزاب این دو جناح ائتلاف ایجاد کند. او از دو حزب کارگر و مرتص خواست با یک فهرست مشترک وارد رقابت شوند و بهصورت مجزا رقابت نکنند. اما «مراو میخائیلی»، رهبر حزب کارگر با این تصور که حزب کارگر یک حزب چپ میانه است و مرتص چپ افراطی از پذیرش این ائتلاف سر باز زد و تشکیل چنین ائتلافی را منتهی به کاهش آرای بلوک تغییر دانست. اصرار لاپید برای این امر باعث شد میخائیلی اعلام کند لاپید درصدد دزدیدن آرای جناح چپ است و برای همین از تشکیل فهرست مشترک حمایت میکند. اما نتایج نهایی انتخابات ثابت ایده لاپید برای حفاظت از جناح چپ درست بوده است؛ حزب مرتص با اختلاف تنها 4.124 رأی زیر حدنصاب قرار گرفت و حزب کارگر نیز به زحمت و با اختلاف 20 هزار رأی موفق شد از آستانه انتخاباتی عبور کند. با این همه مسئولیت نهایی این چنددستگی را باید برعهده لاپید دانست که رهبر این بلوک به حساب میآید. لاپید باید فشار بیشتری برای تشکیل چنین ائتلافی وارد میکرد و با دادن امتیازات بیشتری به احزاب مذکور رضایت آنها را جلب میکرد. در صورت تشکیل چنین ائتلافی میان دو حزب کارگر و مرتص به وجود میآمد ائتلاف مذکور بین 7 تا 8 کرسی را از آن خود میساخت.
اتفاق مشابهی نیز در جناح عربی رخ داد. سه حزب عربی خداش، تعال و بلد که تحت عنوان فهرست مشترک عربی رقابت میکردند در آخرین ساعات مهلت ثبت نام از انشعاب خبر دادند. در نهایت این انشعاب باعث شد، سه فهرست عربی متفاوت و رقیب در انتخابات با هم رقابت کنند. در نهایت حزب رعم با کسب 4 درصد کل آرا، 5 کرسی به دست آورد، ائتلاف خداش – تعال نیز موفق به کسب 5 کرسی شد، اما حزب بلد با وجود کسب بیش از 138 هزار رأی، تنها 16 هزار رأی برای رسیدن به حدنصاب کم آورد. اگرچه فهرست مشترک عربی با رهبران جناح چپ – میانه نیز در وضعیت اتحاد به سر نمیبرند، اما لاپید بهعنوان رهبر جریان مخالف نتانیاهو باید سران این احزاب را به همکاری برای جلوگیری از پیروزی نتانیاهو جلب میکرد. اگر چنین ائتلافی بین 6 تا 7 کرسی را از آن خود میکرد.
در واقع ایجاد ائتلاف در دو جناح چپ و عربی کلید جلوگیری از پیروزی نتانیاهو در انتخابات بود. وجود هر کدام از این دو ائتلاف بالقوه، دستکم دو کرسی از 64 کرسی بلوک راست – مذهبی را کم میکرد و دو طرف را در عدد 60 برابر میساخت، اما رهبری ضعیف یائیر لاپید نتوانست چنین شرایطی را ایجاد کند.
نقش حزب خانه یهودی
حزب خانه یهودی به رهبری آیلت شکد که از نخست وزیری نتانیاهو حمایت میکرد، با کسب 56.760 رأی (1.2 درصد کل آرا) زیر حدنصاب قرار گرفت. اگرچه این امر طبق نظرسنجیها و از مدتها قبل از انتخابات مسجل بود، اما شکد رقابت را تا پایان ادامه داد. در روزهای پس از انتخابات مشخص شد این امر نیز با آگاهی و هماهنگی حزب لیکود بوده و به تضعیف جناح لاپید کمک کرده است. آیلت شکد در کمپین انتخاباتی خود اعلام کرده بود، خواستار جمع کردن رأی آن دست از راستگرایان است که نمیخواهند به احزاب لیکود و صهیونیسم مذهبی رأی دهند. با عدم مشارکت «نفتالی بنت» در این انتخابات، بخش عمده ای از آرای حزب یامیناه به سوی ائتلاف وحدت ملی به رهبری «بنی گانتز» و «گیدعون صعر» حرکت کرده بود.
به نظر میرسد اگر خانه یهودی در آخرین روزها از رقابت انصراف میداد بیشتر هواداران این حزب به سوی جناح مخالف نتانیاهو حرکت میکرد و میتوانست به سیزدهمین کرسی ائتلاف وحدت ملی یا بالاتر قرار گرفتن حزب مرتص از حدنصاب پارلمانی منجر شود. بنابراین به نظر میرسد نتانیاهو حتی برای آرایی که قرار بوده هدر برود نیز برنامهریزی مشخصی داشته است. شکد نیز با محروم کردن جناح مخالف نتانیاهو از یک کرسی، بهای موافقت با تشکیل کابینه تغییر در ژوئن 2021 را پرداخت و مجدداً به عنوان یک سیاستمدار راستگرا مورد شناسایی قرار خواهد گرفت.
در واقع به نظر میرسد، یائیر لاپید در این انتخابات نتوانست نقش رهبری بلوک مخالفان بی بی را به نحو احسن انجام دهد و بیش از آنکه در قد و قامت رهبر یک جناح باشد، در مقام رهبر حزب یش عتید حاضر شد. در نتیجه او را باید متهم ردیف اول پیروزی و بازگشت نتانیاهو دانست.