پیش از سفر بایدن به اسرائیل نظرسنجی ویژه موسسه «دموکراسی اسرائیل» نشان میدهد که اسرائیلیها در خصوص چشمانداز توافق جدید با ایران محتاطاند و در مورد احتمال اینکه سفر «جوزف بایدن»، رئیسجمهور آمریکا به عادیسازی روابط با عربستان منجر شود، اختلاف نظر دارند.
در واقع به نظر میرسد مدل سیاست ورزی «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور پیشین آمریکا در حمایت یک طرفه از اسرائیل و اعمال سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران، باعث شده تا جامعه رژیم صهیونیستی به این سطح از حمایت عادت کند و لذا نسبت به کاهش این سطح از حمایت واکنشی منفی نشان دهد.
مقدمه
سفر سه روزه «جوزف بایدن»، رئیس جمهور دموکرات ایالات متحده به خاورمیانه برای رژیم صهیونیستی و شهروندان آن از چند جهت حائز اهمیت بود. از زمان پیروزی بایدن در انتخابات 2020 در برابر «دونالد ترامپ»، انتظارات بسیار زیادی در ارتباط با آنچه «پروژه صلح خاورمیانه» و «احیای راهکار دو دولتی» خوانده میشود بر کابینه وی بار شده بود. همچنین دولت بایدن خواستار تسریع روند عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه عربستان سعودی بود و از سوی دیگر درصدد بود تل آویو را قانع میکرد به روند مذاکرات مستقیم با فلسطینیان بازگردد. موضوع دیگری که نخستین سفر بایدن در قامت رئیس جمهور آمریکا به منطقه اهمیت بیشتری میداد، مذاکرات احیای برجام میان ایران و 4 + 1 بود. در پی شکست ترامپ در انتخابات 2020، کمپین فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی ایران، از سیاست رسمی آمریکا کنار گذاشته شد و تلاشهای جدیدی برای احیای توافق هسته ای در دستورکار قرار گرفت. رژیم صهیونیستی از ژانویه 2021 که بایدن زمام امور را در اختیار گرفت سه نخست وزیر را به خود دیده است (بنیامین نتانیاهو تا 13 ژوئن، نفتالی بنت از 13 ژوئن 2021 تا 31 ژوئن 2022 و یائیر لاپید از اول ژوئیه 2022) هر سه نخست وزیر اسرائیل مخالفت صریح خود را با احیای توافق هسته ای به صورتی که در سال 2015 به دست آمده بود ابراز داشته اند و ضمن اینکه خواستار دستیابی به توافقی طولانی مدتتر با ایران هستند، بر دائمی سازی محدودیت های نظامی و امنیتی و کاهش مزایای اقتصادی برجام پافشاری میکنند. بدین ترتیب و در نهایت میتوان گفت سفر جو بایدن به خاورمیانه از چندین جهت برای افکار عمومی در درون رژیم صهیونیستی نیز دارای اهمیت بوده است. نخستین وجه اهمیت آن به احتمال بازگشت اسرائیل و فلسطینیان به مذاکرات مستقیم جهت دستیابی به توافق صلح باز میگردد. دومین وجه مهم این سفر عبارت از چشمانداز عادی سازی روابط میان تل آویو و ریاض بوده و سومین وجه چشمگیر این سفر نیز به موضوع احیای برجام و میزان تلاش بایدن برای حفاظت از منافع رژیم صهیونیستی در عین پیشبرد مذاکرات احیای برجام با ایران بوده است.
اعضای دولت بایدن از ابتدای به قدرت رسیدن در سال 2021 مواضعی را بیان کرده بودند که نشان از تجدیدنظر نسبت به دوره ترامپ در قبال اسرائیل داشت. نخستین تغییری که دولت بایدن در سیاست پیشین اعمال کرد، تأکید مجدد بر اهمیت «راهکار دو دولتی» به عنوان تنها راه حل و فصل دائمی مناقشه اسرائیل و فلسطین بود. در فوریه 2021 نیز «آنتونی بلینکن»، وزیر خارجه آمریکا در پاسخ به اینکه کابینه بایدن چه موضعی در قبال منطقه جولان دارد گفت: «اگر زمانی وضعیت سوریه تغییر کند و خطری از خاک این کشور متوجه امنیت اسرائیل نباشد، ما در این سیاست تجدیدنظر خواهیم کرد.» همچنین بلینکن از تمایل کابینه جدید آمریکا برای بازگشایی کسنولگری آمریکا در قدس شرقی برای فلسطینیان خبر داده بود. همه این مسائل باعث شده بود انتظارات زیادی پیرامون نخستین سفر بایدن به سرزمینهای اشغالی شکل بگیرد و همگان منتظر تحولاتی باشند که قرار بود بایدن در این سفر رقم بزند.
در همین زمینه موسسه دموکراسی اسرائیل[1] با همکاری مجموعه «شاخص صدای اسرائیل[2]» اقدام به برگزاری یک نظرسنجی ترکیبی با محوریت مسائل کوتاه مدت و بلند مدت مختلف از منظر سفر جو بایدن به خاورمیانه کرد که نتایج جالب توجهی در پی داشته است. جامعه نمونه در بخش نخست این نظرسنجی 755 نفر (601 یهودی و 154 عرب) و در بخش دوم آن 606 تن (503 یهودی و 103 نفر عرب) بوده و حاشیه خطای آن 4 درصد درنظر گرفته شده است. در ادامه به بررسی سوالات و پاسخ های ارائه شده خواهیم پرداخت.
- توافق صلح با فلسطینیان
در زمینه «احتمال دستیابی به توافق صلح میان اسرائیل و فلسطین» اکثریت قاطع شهروندان رژیم صهیونیستی (هم یهودیان و هم اعراب) معتقدند که در پنج سال آینده احتمال امضاء توافقنامه صلح با فلسطینیها کم است. این وضعیت نسبت به سال 2019 که این نظر از سوی 88% پاسخ دهندگان وجود داشت، وضعیت تغییر نکرده است. همچنین میزان خوشبینی نسبت به تحقق چنین توافقی، در میان یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی کمتر از 10 درصد و در میان شهروندان عرب اسرائیل تنها 21 درصد است. این در حالیست که پژوهش انجام شده از سوی موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل در سال 2020، نشان میدهد، 11 درصد از ساکنان رژیم صهیونیستی در آن مقطع زمانی دستیابی به راهکار دو دولتی در کوتاه مدت را امکان پذیر میدانسته اند و 40 درصد از آنان نیز دستیابی به این راهکار را در بلند مدت دارای قابلیت تحقق میدانسته اند.[3
اگرچه با شکست دونالد ترامپ در انتخابات 2020، طرح صلح معامله قرن عملاً به حاشیه رفته و دیگر صحبت جدی از آن نمیشود، اما با شکل گیری توافقات ابراهیم از اوت 2020 که فرایند «عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و دولتهای عربی حاشیه خلیج فارس» را از قید تحقق «راهکار دو دولتی» رها کرد و لذا تل آویو برای به رسمیت شناخته شدن از سوی دولتهای عربی دیگر ناچار به پذیرش دولت مستقل فلسطینی نیست، چشمانداز دستیابی به صلح دائمی میان رژیم صهیونیستی و فلسطینیان بیش از پیش دچار خدشه و تزلزل نیز شده است. در واقع به بیان «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر پیشین اسرائیل در نتیجه توافق ابراهیم، وتوی فلسطینیان بر صلح میان اسرائیل و اعراب از میان برداشته شده و ایده چپگرایانه «صلح در برابر زمین» به نفع ایده دست راستی «صلح در برابر صلح» برجسته میشود.
در سوال دوم نظر مشارکت کنندگان درباره صلح میان فلسطین و اسرائیل براساس ایده راهکار دو دولتی پرسیده شده و جالب آنکه اکثریت شهروندان عرب اسرائیلی و اقلیتی از یهودیان، همچنان به راهکار دو دولتی به عنوان زیربنای توافق صلح با فلسطینیان باورمند هستند و از آن حمایت می کنند.
به طور مشخص و محسوس میزان حمایت از راهکار دو دولتی میان یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی در طول 3 سال گذشته به شدت افت کرده است. گزارش شاخص امنیت ملی اسرائیل 2020 حاکی از آن بود که در سال 2019 میزان حمایت از این ایده برای حل و فصل مناقشه اسرائیل و فلسطین، در میان یهودیان از حمایتی 55 درصدی برخوردار بوده است. اکنون این میزان به 32 درصد سقوط کرده و این امر را باید عمدتاً ناشی از تلاشهای رژیم صهیونیستی برای حفظ وضع موجود و انجام اقداماتی نظیر توسعه شهرکسازیها در کرانه باختری، تصویب قانون پایه ای «دولت – ملت یهود»، برخوردهای تبعیض آلود علیه عربها و ... دانست که منجر به پایینتر آمدن شانس دستیابی به چنین راهکاری شده است. البته باید افزود که از بررسی روند تاریخی میزان موافقت و یا مخالفت با راهکار دو دولتی میتوان میان شهروندان یهودی رژیم اسرائیل، میتوان به این نتیجه رسید که امکان افزایش مجدد حمایت از این ایده همچنان وجود دارد؛ چه اینکه در یکسال گذشته کابینه ای در سرزمینهای اشغالی بر سر کار بوده که نسبت به کابینههای متوالی بنیامین نتانیاهو، لحن دمسازگرایانهتری را نسبت به راهکار دو دولتی ابراز کرده است.
در سومین سوال، از مشارکت کنندگان پرسیده شده که اگر اسرائیل و تشکیلات خودگردان فلسطین به صلح برسند و این (توافقنامه) شامل تقسیم سرزمین اسرائیل به دو کشور اسرائیل و فلسطین باشد، آیا از توافقنامه صلح حمایت میکنید یا خیر؟ در این میان اقلیتی 32 درصدی از یهودیان و اکثریت 71 درصدی عربهای ساکن سرزمینهای اشغالی همچنان حامی چنین توافقی هستند.
همچنین با نگاهی به میزان حمایت از ایده راهکار دو دولتی در میان اقشار مختلف جامعه صهیونیستی به وضوح میتوان تنزل را مشاهده کرد. میزان حمایت از این راهکار میان مذهبیها از 25 درصد به 18 درصد سقوط کرده، در میان راستگرایان 7 درصد کمتر شده، در بین هواداران جناح میانه از 82 درصد به 55 درصد تنزل کرده (که بیشترین میزان کاهش در میان همه اقشار را نشان میدهد) و در میان چپگرایان با 2 درصد کاهش به 80 درصد رسیده است. البته جا دارد مجدداً تأکید کنیم با به قدرت رسیدن کابینه لاپید – بنت، انتظار میرود، گزارشهای سالانه رژیم اسرائیل یا تثبیت ارقام فعلی را نشان دهد و یا اندک افزایشی در آن.
چهارمین سوال این نظرسنجی درباره احتمال حرکت فلسطینیان به سوی «انتفاضه سوم» است و میپرسد: اگر در آینده نزدیک راهحلی برای مناقشه اسرائیل-فلسطین که مورد توافق دو طرف باشد پیدا نشود، به نظر شما احتمال وقوع انتفاضه سوم در سرزمینهای اشغالی چه قدر است؟
پاسخ مشارکت کنندگان به این سوال بسیار مهم و جالب توجه است؛ قشر بزرگی از یهودیان و اقلیتی (بزرگ) شهروندان عرب اسرائیلی پیشبینی میکنند که اگر در کوتاه مدت توافقی امضاء نشود، انتفاضه سوم در سرزمینهای اشغالی اتفاق میافتد. این پاسخها در حالی ثبت شده که در یک سال گذشته حزب عربی رعم به رهبری «منصور عباس» نیز برای نخستین بار وارد ائتلاف حاکم بر رژیم صهیونیستی شده بود و لذا انتظار میرفت بخشی از نارضایتیهای ناشی از سالها اعمال سیاستهای تبعیض آلود از این طریق جذب شده باشد.
از سوی دیگر به نظر میرسد، تداوم وضع موجود این مجموعه عربهای ساکن سرزمینهای 1948، کرانه باختری، قدس شرقی و غزه را بیش از پیش مستعد ابراز واکنشی مشترک نسبت به آنچه در رژیم صهیونیستی رخ میدهد نماید و همچنین تأثیرپذیری از عوامل خارجی را نیز میان آنان افزایش خواهد داد.
سوال بعدی از توانمندی جو بایدن برای به جلو بردن مذاکرات صلح میان اسرائیلی ها و فلسطینیان میپرسد و جالب آنکه اکثریت قالب یهودیان (85 درصد) و نیز اکثریت عربهای ساکن سرزمینهای اشغالی (64 درصد) معتقدند، جو بایدن در این زمینه هیچگونه طرفی برنخواهد بست. در مجموع 82 درصد مشارکت کنندگان (عرب و یهودی) نسبت به چنین پیشرفتی ابراز تردید کرده اند و تنها حدود 10 درصد از شهروندان رژیم اسرائیل بایدن را دارای چنین ظرفیتی دانسته اند.
در این میان نگاهی به دیدگاههای هواداران احزاب جناحهای مختلف نیز تحول چندانی در این زمینه ایجاد نمیکند و حتی در میان هوادران جناح چپ و جناح میانه نیز خوشبینی نسبت به توانمندی جو بایدن برای پیشبردن محسوس مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین، کمتر از 20 درصد است. اما همانطور که انتظار میرود، هواداران احزاب چپ و سپس احزاب میانه خوشبینی بیشتری ابراز کرده اند.
سوال بعدی از مشارکت کنندگان میپرسد آیا سفر بایدن میتواند باعث از سرگیری مذاکرات عادی سازی میان اسرائیل و عربستان سعودی گردد؟ بیشترین میزان نظر مثبت درباره تأثیرگذار بودن سفر بایدن در پاسخها به این سوال ثبت شده است. در مجموع 44 درصد از مشارکت کنندگان به این سوال پاسخ مثبت داده اند و همین میزان نیز پاسخ منفی ابراز کرده اند. گفتنی است در میان عربهای ساکن اسرائیل میزان خوشبینی به این سفر برای ایجاد پیشرفتی چشمگیری در عادی سازی روابط تل آویو و ریاض کمتر از یهودیان اسرائیل است. درحالیکه 46 درصد از یهودیان نسبت به این امر خوشبین هستند، تنها 35 درصد عرب ها چنین نظری دارند.
در فقره اینکه کابینه بایدن تا چه میزان در روابط آینده واشنگتن و تل آویو، منافع اسرائیل را حفظ خواهد کرد نیز دیگر بار اکثریت مشارکت کنندگان در این نظرسنجی نسبت به عملکرد دولت بایدن ابراز تردید کرده اند. در واقع 57 درصد یهودیان و 40 درصد عربها اعلام کرده اند که به کابینه بایدن اعتماد ندارند (در مجموع 54 درصد).
اما وقتی پاسخ این سوال را براساس الگوهای رأی دهی به احزاب مختلف اسرائیلی بررسی میکنیم نتایج قابل توجهی هویدا میگردد؛ میزان اعتماد به جوزف بایدن در میان هواداران سه حزب جناح میانه، یعنی حزب حاکم یش عتید به رهبری «یائیر لاپید»، نخست وزیر کنونی، آبی و سفید به رهبری «بنی گانتز»، وزیر دفاع و «اسرائیل خانه ما» به رهبری «آویگدور لیبرمن»، وزیر دارایی کنونی حتی بیشتر از هواداران احزاب چپگرای اسرائیل است. این امر را در ارتباط بسیار خوب یائیر لاپید و بنی گانتز با طیفهای لیبرال اروپایی و نیز حزب دموکرات آمریکا میتوان دید. در این میان همچنین باید از تأثیر سیاستورزی دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین آمریکا نیز سخن به میان آورد. حمایت یک طرفه ترامپ از اسرائیل در سالهای ریاست جمهوری خود، باعث شده جناح راست و مذهبی اسرائیل نسبت به حزب دموکرات موضعی سلبی اتخاذ کنند. از سوی دیگر دستورکار بایدن در فقره احیای توافق هسته ای نیز باعث شده جناحهای مذکور نسبت به وی بی اعتماد شوند.
اما بیشترین امتیاز منفی و بی اعتمادی به جو بایدن زمانی از سوی اسرائیلیها ابراز شده که صحبت از «مذاکرات احیای توافق هسته ای با ایران» به میان آمده است. به طور میانگین اکثریتی 75 درصدی از شهروندان اسرائیلی اعلام کرده اند که به بایدن برای حراست از منافع اسرائیل در جریان مذاکرات با ایران بی اعتماند. این میزان میان یهودیان 79 درصد و میان عرب ها 54 درصد بوده است.
در این مورد نیز دیگر بار باید از تأثیر چشمگیر سیاستهای ترامپ علیه ایران، خروج وی از توافق هسته ای و سپس اعمال نظام تحریمهای چند وجهی علیه ایران به شدت بر جامعه اسرائیل موثر واقع شده و باعث شده به شدت نسبت به مذاکرات احیای برجام موضع منفی بگیرد.
درحالیکه درباره خود جو بایدن و عملکرد کابینه او به طور کلی، هواداران احزاب میانه حتی از چپگرایان نیز اعتماد بیشتری دارند، اما با مطرح شدن مذاکرات احیای برجام، این احزاب چپ هستند که خوشبینی بیشتری را نسبت به بایدن ابراز میکنند. جناح راست میانه (احزاب یامیناه و امید جدید) نیز در این فقره نسبت به راستگرایان و مذهبی ها اعتماد کمتری به کابینه بایدن ابراز کرده اند که با توجه به حضور این دو حزب در ائتلاف حاکم فعلی، نکته جالب توجهی است.
جمع بندی، توصیه ها و راهکارهای ممکن
1- نتایج این نظرسنجی نشان میدهد، برخلاف انتظاراتی که پیش از سفر بایدن به منطقه شکل گرفته بود، این سفر با استقبال شهروندان یهودی و عرب رژیم صهیونیستی روبه رو نشده و رویکرد عمده در سرزمینهای اشغالی نسبت به عملکرد و برنامه بایدن منفی است.
2- اگرچه یکی از اهداف سفر بایدن به سرزمینهای اشغالی در فاصله 5 ماه به برگزاری انتخابات زودهنگام در رژیم صهیونیستی، را باید اعتبار بخشیدن به کابینه یائیر لاپید، نخست وزیر کنونی دانست اما به نظر میرسد، این سفر نتوانسته تأثیر چشمگیر، بلندمدت و مثبتی بر افکار عمومی در رژیم صهیونیستی بگذارد و وضعیت کابینه کنونی را در نظرسنجیها ارتقا دهد.
3- به نظر میرسد، مهمترین جنبه سفر جو بایدن به منطقه به زعم شهروندان اسرائیل در پرواز مستقیم وی از سرزمینهای اشغالی به ریاض محدود میشود که باعث شده «چشم انداز مطلوبتری» پیش روی عادی سازی روابط با عربستان در پیش چشم شهروندان رژیم صهیونیستی قرار گیرد.
4- منفی ترین وجه عملکرد بایدن برای اسرائیلیها نیز عبارت از دیدگاه و دستورکار کابینه او تلاش برای احیای توافق هسته ای ناشی میشود. واکنش عمومی در جامعه رژیم اسرائیل نسبت به چشم انداز احیای برجام به شدت منفی است و بخش اعظم بی اعتمادی به بایدن نیز از همین امر سرچشمه میگیرد.
*کلیه حقوق برای اندیشکده جریان محفوظ است...
*بازنشر با ذکر منبع اندیشکده جریان بلامانع است...
[1] Israeli democracy institute
[2] Israeli Voice Index
[3] https://www.inss.org.il/national-security-index-public-opinion-survey2020conference/