حزب خوب
در حالی که حزب خوب در تابستان ۲۰۲۱ آرای خود را در برخی نظرسنجی ها به ۱۹ درصد رسانده بود در سال ۲۰۲۲ با برخی اقدامات نادرست آرایش در برخی نظرسنجی ها تا ۱۲ درصد نیز کاهش یافته است[1]. اتخاذ ادبیات ملی گرایانه در برابر حزب دمکراتیک خلق ها و نیز تلاش برای جذب آرای محافظه کاران مذهبی، جذابیت این حزب در نزد اقشار شهری و تحصیل کرده ای که عموما در شهرهای غربی ترکیه ساکن هستند را کاهش داد. در واقع حزب خوب در شش ماهه اخیر از رویکرد راست میانه تا حدودی دورتر شده و آرای خود در نزد پایگاه اصلی رای خود را تا حدی از دست داد. عملکرد انفعالی مرال آکشنر در ماه های اخیر نیز در تضعیف جایگاه این حزب موثر بود. اما تسویه نیروهای برجسته ملی گرا در درون این حزب در هفته های اخیر امید حرکت این حزب به سوی راست میانه را تقویت می کند.
احزاب جدا شده از عدالت و توسعه
یکی از انتقادات جدی که به دو حزب نوپای دوا و آینده مطرح شده این است که این دو حزب با این تصور که می توانند رای مرددین جدا شده از حزب عدالت و توسعه را جذب نمایند از انتقاد جدی و صریح از اردوغان امتناع می کنند. چرا که تصور می کنند اردوغان همچنان در نزد این محافظه کاران، شخصیتی بزرگ و غیر قابل چشم پوشی است. اما به نظر می رسد این رویکرد تاکنون نتیجه بخش نبوده است. حتی حزب خوب نیز در ماه های اخیر برخی شعارهای محافظه کارانه را مطرح کرده که آن ها نیز تاثیری در جذب محافظه کاران مردد نداشته است.
دوا و آینده می کوشند با استفاده از کارت بازی جذب آرای محافظه کاران مردد، قدرت چانه زنی خود در ائتلاف مخالفان را افزایش دهند و از سوی دیگر حزب خوب و برخی محافل در درون حزب جمهوریت خلق با قدرت گیری این دو حزب نوپا در بلوک مخالفان مخالفت می کنند. حال در شرایطی که قانون جدید انتخابات این دو حزب را تضعیف کرده است در نتیجه احتمال دارد که مخالفت با حضور قدرتمند آن ها در ائتلاف مخالفان افزایش یابد. اما به نظر می رسد با توجه به اهمیت هر رای در پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو، کمال قیلیچ داراوغلو برای حضور این دو حزب در ائتلاف مخالفان اهتمام جدی به خرج خواهد داد.
منتقدین دو حزب نوپا معتقدند که تاکنون هیچ حزب منشعب شده ای که وعده بازگشت به نمونه آرمانی حزب مادر (در این جا عدالت و توسعه) را داده باشد نتوانسته به حزبی موفق تبدیل شود. در واقع در شرایطی که حزب عدالت و توسعه در عرصه سیاسی همچنان حضور دارد و احزابی از آن منشعب شده و ادعای بازگشت به آرمان های اولیه آن را داشته باشند به نظر نمی رسد در نزد افکار عمومی از وزن چندانی برخوردار باشند. این احزاب نوپا باید تعریفی مشخص و مستقل از هویت خود ارائه دهند و اعتبار خود را بعنوان بازیگری مستقل در نزد افکار عمومی بالا ببرند.
موضوع دیگر مورد مناقشه در این میان این است که آیا این دو حزب باید وارد ائتلاف ملت شوند و بخشی از ائتلاف با حزب جمهوریت خلق و حزب خوب باشند و یا این که به همراه حزب سعادت اقدام به ایجاد ائتلاف جدیدی در درون ائتلاف مخالفان نمایند؟ استدلال کسانی که حامی تشکیل ائتلاف جدید احزاب راست هستند این است که بخشی از حامیان جدا شده از حزب عدالت و توسعه ممکن است از حمایت از ائتلافی که حزب جمهوریت خلق در آن حضور داشته باشد امتناع نمایند. لذا برای جلب نظر این گروه لازم است ائتلافی از مخالفان شکل گیرد که بدون حضور جمهوریت خلق باشد. با این حال چنین وضعیتی خطر ناچیز بودن کرسی های این ائتلاف در مجلس را با خود به همراه دارد.
ائتلاف حاکم
موضوع شایان توجه در شرایط موجود از این قرار است که ترکیه با بحران اقتصادی شدیدی مواجه است و شهروندان این کشور اسیر تورمی مزمن و کمرشکن هستند. در چنین شرایطی جامعه به تدریج امید خود به امکان حل معضلات اقتصادی از جانب اردوغان و حکومتش را نیز از دست می دهد. با این حال در طی دو ماه اخیر به رغم تشدید معضلات اقتصادی و برخلاف آن چیزی که طی ماه های قبل از آن مشاهده می شد کاهش رای محسوسی در اردوگاه حاکم مشاهده نمی شود. این وضعیت نشان می دهد که مبنای استدلال و تصورات مخالفان تاکنون اشتباه از آب درآمده است. آن ها این تصور را داشتند که به دلیل افزایش روزافزون معضلات کاهش محبوبیت اردوغان تداوم خواهد یافت و در نهایت به پایین ترین سطح خواهد رسید. در واقع اصل این استدلال در این نکته قرار داشت که اقدامات اشتباه و مدیریت نادرست اردوغان در نهایت او را به سوی سقوط سوق خواهد داد. اما تحولات دو ماه اخیر نشان می دهد که روند تنزل آرای اردوغان و حزبش متوقف شده است. در واقع مخالفان دچار این توهم شده بودند که در هر شرایطی پیروزی قطعی انتخابات آتی خواهند بود و همین امر خود عاملی موثر در ایجاد رخوت و انفعال در آن ها بوده است. در حالی که اردوغان چشم امید از بهبود وضعیت اقتصادی در داخل بسته ابتکار عمل را در عرصه سیاست خارجی یافته است و ترکیه در ماه های اخیر تبدیل به مرکز دیپلماتیک مهمی در منطقه و جهان شده است. برای مثال رهبران آلمان، هلند، امارات، اسرائیل از جمله مقاماتی هستند که مهمان اردوغان در هفته ها و ماه های گذشته بوده اند. از سوی دیگر ترکیه مذاکرات مهم آتش بس میان روسیه و اوکراین را میزبانی کرده است. اردوغان در این میان کوشیده است تا تصویر رهبری موثر در عرصه بین المللی را ارائه دهد. او بدون تردید به دنبال تبدیل کردن این رویکرد فعال دیپلماتیک به امتیازی سیاسی در داخل بوده است. رویکرد فعال دیپلماتیک او می تواند امید بهبود شرایط اقتصادی در بخشی از افکار عمومی را نیز تقویت کند. در واقع ابتکار عمل و قدرت تاثیرگذاری اردوغان در امور مختلف بین المللی به تثبیت و تسجیل مجدد توان او بعنوان رهبری تعیین کننده موثر در نزد افکار عمومی کمک می کند. رویکرد فعال اردوغان در سیاست خارجی حاوی این پیام است که او مهره ای نیست که براحتی بتوان از آن صرفنظر کرد است. اردوغان با این رویکرد به دنبال جذب آرای مرددینی است که از حزب عدالت و توسعه در ماه های اخیر جدا شده اند.
با این حال اردوغان بهتر از هر کسی می داند که احتمال پیروزی او در انتخابات ریاست جمهوری در وضعیت فعلی ضعیف است. و احتمال این که او بتواند نصف بعلاوه یک از آرای انتخابات را کسب کند چندان محتمل نیست. لذا ممکن است او مجددا به سوی جذب عنصری جدید در ائتلاف انتخاباتی اش حرکت نماید.
از سوی دیگر نظرسنجی های معتبر نشان می دهد که اگرچه سطح مخالفت با ریاست جمهوری اردوغان به بیش از ۵۰ درصد رسیده است اما این امر لزوما به معنای این نیست که این تعداد از مخالفین اردوغان به کاندیدای مقابل او رای خواهند داد. لذا انتخاب گزینه ای برای تبدیل شدن به کاندیدای اصلی مخالفان در انتخابات ریاست جمهوری موضوعی حیاتی و مهم است. کاندیدای مخالفان باید توانایی جذب آرا از میان تمامی اقشار و طبقات ترکیه را داشته باشد.
تاکنون مخالفان برای استفاده از ضعف اردوغان در زمینه هایی مانند اقتصاد ناکام بوده اند و عاملی که تا به امروز حکومت را تداوم بخشیده است ابتکار عمل های اردوغان نبوده بلکه عدم ابتکار عمل مخالفان او بوده است. در واقع بواسطه انفعال موجود در میان مخالفان و همین طور سلطه قابل توجه حکومت بر رسانه های رسمی کار به جایی رسیده که اردوغان موفق شده بخشی از افکار عمومی را به وضعیت بغرنج موجود عادت دهد. در واقع مخالفان بطور تمام و کمال نتوانسته اند از ضعف های مدیریتی او بویژه در اقتصاد برای ایجاد موج منفی اجتماعی استفاده نمایند.
نظرسنجی ها
۷۰ درصد از افکار عمومی ترکیه معتقدند که روند عمومی ترکیه روندی منفی است. و صرفا ۲۲ درصد نسبت به روند موجود این کشور ابراز خوش بینی کرده اند.
در میان افکار عمومی مجموعا ۴۵ درصد نسبت به پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری آتی اطمینان دارند. از میان آن ها ۱۵ درصد بطور قطع نسبت به پیروزی او اطمینان دارند. ۴۷ درصد از افکار عمومی نیز نسبت به شکست او اطمینان دارند. نکته جالب در این است که تعداد افرادی که نسبت به پیروزی اردوغان مطمئن هستند در قیاس با ماه قبل ۳ درصد رشد داشته و تعداد کسانی که نسبت به شکست او مطمئن هستند نیز ۳ درصد کاهش را نشان می دهد.
به نظر می رسد تحت تاثیر رویکرد مبتکرانه اردوغان در سیاست خارجی آرای حزب او در ماه مارس در قیاس با یک ماه پیش از آن ۳ درصد رشد داشته است. چرا که در دو ماه اخیر به جز موضوع ابتکارات دیپلماتیک هیچ مولفه مثبتی در کارنامه اردوغان و حزبش مشاهده نمی شود. در نظرسنجی اخیر موسسه معتبر متروپل آرای حزب عدالت و توسعه پس از تقسیم مرددین در میان احزاب، به ۳۴ درصد رسیده است (پیش از تقسیم مرددین ۲۸ درصد بوده است)[2]. آرای حزب جمهوریت خلق ۲۴ درصد، حزب خوب ۱۶ درصد، دمکراتیک خلق ها ۱۲ درصد، حرکت ملی گرا ۵ درصد، دوا ۲ درصد، سعادت نیز ۱ درصد بوده است. این ارقام پس از تقسیم مرددین بدست آمده است. لذا آرای دقیق این احزاب در نظرسنجی شرکت متروپل کم تر از این ارقام بوده است.
نتیجه گیری
قرار گرفتن در موضع محافظه کارانه و تلاش برای حفظ وضع موجود از یک سو و نیز ائتلاف با یکی از افراطی ترین احزاب قانونی ترکیه، اردوغان را در سیاست داخلی در بن بست قرار داده است. در چنین شرایطی که حکومت از ارائه راهکارهای جدید و ابتکار عمل های سیاسی و اجتماعی جدید عاجز است، به سوی اقداماتی مانند تغییر قانون انتخابات و نیز ترساندن مردم از عواقب تغییر حکومت حرکت کرده است. در واقع حکومت به دنبال القای این دیدگاه است که ائتلاف حاکم بهترین گزینه در میان بدترین هاست و تغییر در حکومت می تواند به بدتر شدن وضعیت عمومی از هر لحاظ منجر شود. ناتوانی مخالفان در ارائه راهکار های عملیِ جدی و ملموس، در شکل گیری تصویر مبهم از آیندهٔ بدون اردوغان توسط حکومت موثر بوده است.
اگر اردوغان متوجه شود که امکان پیروزی در برابر کاندیدای واحد مخالفان را ندارد احتمال اقدامات غیر قابل پیش بینی از جانب او برای بر هم زدن معادلات بازی وجود خواهد داشت. یکی از سناریوهایی که شاید برای بسیاری عجیب باشد این است که در صورت قطع امید از پیروزی، اردوغان در چند ماه مانده به انتخابات ممکن است به سمت بازگشت به سیستم پارلمانی حرکت کند. در واقع اگر مخالفان به سوی معرفی کاندیدای واحد حرکت کنند و این کاندیدا ظرفیت بالایی برای شکست اردوغان و جلب آرای اقشار مختلف داشته باشد ممکن است اردوغان برای بر هم زدن قاعده بازی به سمت تغییر سیستم حرکت کند. در چنین شرایطی احزاب مخالف که سال ها بر بازگشت به سیستم پارلمانی اصرار می کردند نمی توانند در برابر پیشنهاد اردوغان مقاومت نمایند. در واقع در این سناریو اردوغان این هدف را دنبال خواهد کرد که کاندیدای مخالفان به امتیازات و اختیارات وسیع و گسترده رییس جمهور دست پیدا نکند. با تغییر سیستم نیز او خواهد توانست با کسب جایگاه نمایندگی مصونیت سیاسی خود را تداوم بخشد.
پیروزی مجدد ویکتور اوربان در انتخابات اخیر مجارستان زنگ خطر را برای مخالفان اردوغان به صدا درآورد. چرا که نشان داد افول محبوبیت رهبران پوپولیست و کاریزماتیک لزوما به معنای شکست آنان در انتخابات نیست. در مجارستان اگرچه مخالفان کاندیدای واحدی معرفی کردند اما به دلیل این که او سیاستمداری کاریزماتیک نبود، اوربان توانست به پیروزی برسد.
اگر تا به امروز سران احزاب مخالف بصورت منفرد از ایجاد چشم اندازی برای مدیریت معضلات کشور عاجز بوده اند زین پس باید بصورت متحد و جمعی نسبت به ایجاد چنین چشم اندازی اقدام نمایند. در واقع احزاب مخالف (بصورت منفرد) تاکنون چه به لحاظ میزان رای و چه به لحاظ عملکرد نتوانسته اند خود را نامزدی جدی برای جایگزین شدن برای اردوغان و حزبش مطرح نمایند. حال لازم است بصورت جمعی اقدام به ایجاد چنین جایگزینی نمایند. در واقع مخالفان باید همراهی و همکاری خود را از موضوع انتقال به سیستم پارلمانی فراتر برده و در زمینه موضوعات حساس و حیاتی مانند اقتصاد نیز تصویری منسجم از خود ارائه نمایند و نوید برنامه ای مشترک برای حل این بحران را به جامعه ارائه نمایند.
معرفی کاندیدای مشترک از جانب احزاب مخالف می تواند ابزار مهمی برای اپوزیسیون به منظور ابتکار عمل در عرصه سیاسی و ارائه برنامه های منسجم باشد. در واقع در حال حاضر بزرگترین ابزار مخالفان برای در دست گرفتن نبض سیاست در ترکیه و تعیین جهت تحولات سیاسی معرفی کاندیدای واحد و تمرکز بر برنامه های عملی آن است. اما تاکنون مخالفان در این زمینه به اتفاق نظر نرسیده اند و حتی برخی ها معتقدند که برای مصون نگاه داشتن کاندیدا از حملات روانی حکومت از پرداختن زود هنگام به این موضوع اجتناب می ورزند. بسیاری از ناظران معتقدند که اگر مخالفان تا چند ماه آینده اقدام به معرفی کاندیدای واحد ننمایند و این کار را تا ۲ یا ۳ ماه مانده به انتخابات به تعویق بیاندازند احتمال پیروزی شان تضعیف خواهد شد. چرا که معرفی کاندیداست که می تواند انسجام نیروهای تشکیلاتی احزاب مخالف را تسهیل نموده و آن ها را به ارائه برنامه های جدی برای حل معضلات ترکیه وادار نماید. چنین وضعیتی مخالفان را از حالت انفعال خارج کرده و به بازی ساز میدان سیاست تبدیل خواهد کرد. بدون تردید معرفی کاندیدایی که کاریزمای لازم برای مقابله با قدرت بسیج کنندگی اردوغان را داشته باشد ضروری است. اکرم امام اوغلو یکی از معدود گزینه های مخالفان است که حائز اکثر ویژگی های سیاسی و شخصیتی برای رقابت پایاپای با اردوغان است.
[1] https://kronos35.news/tr/son-secim-anketlerinde-iyi-partinin-oy-orani-kac/
[2] این ارقام نشان می دهد که حدود ۲۵ درصد از رای دهندگان در ترکیه وابستگی و سرسپردگی جدی هویتی و فکری به اردوغان و حزبش دارند. اگر آرای عدالت و توسعه در انتخابت سال ۲۰۱۵ را در نظر بگیریم این حزب در آن انتخابات حدود ۵۰ درصد از آرا را به خود اختصاص داد. اما در سال های اخیر ۲۵ درصد از حامیان خود را از دست داده است. این ۲۵ درصد باقی مانده که هسته مرکزی طرفداران اردوغان و حزبش را تشکیل می دهند با سائق ها و انگیزه های هویتی و مذهبی به اردوغان وفادار مانده اند.